آبی تر از آنم که بیرنگ بمیرم از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم من آمده بودم که تا مرز
رسید ن همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیرم تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبم من در
این تنهایی تنها و بی رقیبم گل قلبم در این بیراهه مرده ولی باز هم به عشقت دل سپرده
من از روزی که خودمو می شناسم برای دیدنت در التماسم
|